خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم