بیدل و خسته در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت که غمخواری نیست
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید