تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر
تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
به میدان میبرم از شوق سربازی، سر خود را
تو هم آماده کن ای عشق! کمکم خنجر خود را