شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود