گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...