شنیده بود شهادت طنین گامت را
چه خوب داد خدا پاسخ سلامت را
سبزپوشا با خودت بخت سپید آوردهای
گل به گل هر جا بهاری نو پدید آوردهای
مشتاق و دلسپرده و ناآرام
زین کرد سوی حادثه مَرکب را
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
خم کرد پشت زمین را، ناگاه داغ گرانت!
هفت آسمان گریه کردند، بر تربت بینشانت!
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
سلام ای بادها سرگشتهٔ زلف پریشانت
درود ای رودها در حسرت لبهای عطشانت