بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی