کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟
آن که با چاه در این برهه هم آوا مانده
آمیخته چون روح در آب و گل ماست
همواره مقیم دل ناقابل ماست
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم