سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم