تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
کجاست زندهدلی، کاملی، مسیحدمی
که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم