آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است