ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم