پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد