پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد