تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
تا گلو گریه کند، بُغض فراهم شده است
چشمها بس که مُطَهَّر شده، زمزم شده است
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد