تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو