ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
دل رها شده از محنت خلایق را
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم