ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام