باز هم آدینه شد، ماندهام در انتظار
چشم در راه توام، بیقرارم، بیقرار
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
یکی از همین روزها، ناگهان
تو میآیی از نور، از آسمان
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
سپیده، جامه سیه کرد و ناگهان گُم شد
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوختهٔ کربوبلا سهم تو شد