گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟