تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
گاهگاهی به نگاهی دل ما را دریاب
جان به لب آمده از درد، خدا را، دریاب
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
هنوز گریه بر این جویبار کافی نیست
ببار، ابر بهاری، ببار! کافی نیست