از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟