عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی