آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها