ای کاش تو را به دشت غربت نکُشند
لبتشنه، پس از دعوت و بیعت نکشند
آن گوشه نگاه کوچکی روییدهست
بر خاک پگاه کوچکی روییدهست
بیتابتر از جانِ پریشان در تب
بیخوابتر از گردش هذیان بر لب
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینهٔ مات بده