ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست