محمّدا به که مانی؟ محمّدا به چه مانی؟
«جهان و هر چه در او هست صورتاند و تو جانی»
آسمان ابریست، آیا ماه پیدا میشود؟
ماه پنهان است، آیا گاه پیدا میشود؟
آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود
در کوچهای نشست که سر منزل تو بود
چه کُند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود
با اشک تو رودها درآمیختهاند
از شور تو محشری بر انگیختهاند
خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد
غمین نگردد دلی که آن دل طراوتی جاودانه دارد
چشمت به پرندهها بهاری بخشید
شورِ دل تازهای، قراری بخشید
به دست غیر مبادا امیدواری ما
نیامدهست به جز ما کسی به یاری ما
من و این داغ در تکرار مانده
من و این آتش بیدار مانده