یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
چون کوفه که چهرهای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست