خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است