ای از شعاع نور تو تابنده آفتاب
باشد ز روی ماه تو شرمنده آفتاب
بهار آمد و عطری به هر دیار زدند
به جایجای زمین نقشی از بهار زدند
آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه