آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم
کربلایی داریم، آب فراتی داریم
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند
به تمنای طلوع تو جهان، چشم به راه
به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه