وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
وقتی که دیدمش،... چه بگویم؟... بدن نداشت
کوچکترین نشانهای از خویشتن نداشت
ای آفتاب طالع و ای ماه در حجاب!
ای بدرِ نور یافته در ظلِّ آفتاب!
آن شب میان هالهای از ابر و دود رفت
روشنترین ستارهٔ صبح وجود رفت