ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی