گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم