ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم