غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد