گفتیم آسمانی و دیدیم، برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم، بهتری
قندیل و شمعدان و چراغان
آیینه و بلور و کبوتر
پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی
خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی
این خانواده آینههای خداییاند
در انتهای جادۀ بیانتهاییاند
کوه آهسته گام برمیداشت
پیکر آفتاب بر دوشش
جاده ماندهست و من و اين سر باقى مانده
رمقی نيست در اين پيکر باقى مانده
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين