شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود