ای بحر! ببین خشکی آن لبها را
ای آب! در آتش منشان سقا را
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين