مشتاق و دلسپرده و ناآرام
زین کرد سوی حادثه مَرکب را
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی
چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکّهتاز جادههای انتظار ما چه شد