عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
تا گلو گریه کند، بُغض فراهم شده است
چشمها بس که مُطَهَّر شده، زمزم شده است
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
چون جبرئیل، حکم خدای مبین گرفت
در زیر پر بساط زمان و زمین گرفت