ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم