ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
ز آه سینۀ سوزان ترانه میسازم
چو نی ز مایۀ جان این فسانه میسازم
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام