روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
ز آه سینۀ سوزان ترانه میسازم
چو نی ز مایۀ جان این فسانه میسازم