فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
امشب از داغی دوباره چشم ایران روشن است
یوسفی رفتهست، آری وضع کنعان، روشن است
کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند
سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی میکند
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
میروم مادر که اینک کربلا میخوانَدَم
از دیار دور یار آشنا میخوانَدَم