بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده