آمد عروس حجلۀ خورشید در شهود
در کوچهای نشست که سر منزل تو بود
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
خزان نبیند بهار عمری که چون تو سروی به خانه دارد
غمین نگردد دلی که آن دل طراوتی جاودانه دارد
چشمت به پرندهها بهاری بخشید
شورِ دل تازهای، قراری بخشید