ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم