غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين