از زمین تا آسمان آه است میدانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است میدانی چرا؟
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
تشنهام این رمضان تشنهتر از هر رمضانی
شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی
شب را خدا ز شرم نگاه تو آفرید
خورشید را ز شعلۀ آه تو آفرید
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
زین روزگار، خونجگرم، سخت خونجگر
من شِکوه دارم از همه، وز خویش، بیشتر